معرفی کتاب برادران کارامازوف- دوجلدی
هر چهار پسر از پدر متنفرند. میتیا افسر ستوان است. او شخصیتی عصبی، متکبر، حساس، زودرنج و تهی از فکر است. او قلبا مرد شروری نیست و زود از عصبانیتهای خود پشیمان میشود و دچار این حس میشود که ممکن است دیگران به وجود او نیازمند باشند و باید حس کمک به مردم را داشته باشد.
ایوان مرد تحصیل کردهای است. وی سرد و بیاعتنا در زیر نقاب بدبینی، سکوت اختیار کرده است.
آلیوشا کوچکترین پسر خانواده و برادر تنی ایوان از زن دوم کارامازوف است که داستایوفسکی در ابتدای رمان او را قهرمان داستان خود معرفی میکند. او در صومعه و نزد پدر زوسیما با باورهای اورتودکس مذهبی پرورش یافته است اما پدر زوسیما قبل از مرگ خود به او توصیه میکند که دیر را ترک گفته و به میان مردم برود. این مسئله موجب میشود او با جریان داستان درگیر شود. شخصیت او بسیار دوست داشتنی و با اخلاق توصیف شده است و مورد علاقه و اعتماد سایر اشخاص داستان است. عقاید اورتودکس او در تقابل با باورهای برادرش ایوان است.
بالاخره اسمردیاکوف عضوی فاسدالاخلاق، بدقلب و مبتلا به صرع است و پدرش او را در خانهاش به عنوان نوکر نگه داشته است.
در این داستان کسی که بیش از همه با پدر مخالف است متیا است. اما آن که با خونسردی نقشه…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.