معرفی کتاب درون آب
“دوباره! دوباره!”
مرد ها او را برای امتحان دوم طناب پیچ کردند.این بار به روشی متفاوت:دست چپ به پای راست،دست راست به پای چپ.این بار،او را به درون آب حمل می کنند.
“خواهش می کنم”
او شروع به التماس می کند،چرا که مطمئن نیست بتواند با تاریکی و سرما روبرو شود.او می خواهد به خانه ای برود که دیگر وجود ندارد.به زمانی که او و عمه اش جلوی آتش می نشستند و برای هم داستان تعریف می کردند.او می خواهد به تخت خودش در کلبه شان برگردد،او می خواهد دوباره کوچک باشد،در دود چوب و گل های رز و گرمای پوست عمه اش نفس بکشد.
“خواهش می کنم”
او فرو می رود.وقتی برای دومین بار او را بیرون می کشند،لب هایش کبود و نفسش برای همیشه گرفته شده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.