معرفی کتاب زوربای یونانی
برای اولین در بندر پیرائیوس با او رو به رو شدم.من به پیرائیوس رفته
بودم تا با یک کشتی به جزیره کرت بروم.سپیده صبح تازه دمیده بود و
باران به شدن می بارید.قطرات درشت باران بر اثر ورش باد به پشت
شیشه های کافه کوچک برخورد می کردند… .
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.