معرفی کتاب کافکا در کرانه
هیچ وقت یکی را با همه وجود دوست نداشته باش! یک تکه از خودت رانگه دار، برای روزهایی که هیچ کس را جز خودت نداری.
این راز است. راستش نمی دانم این حس فقدان از کجا می آید. شاید بگویید باشد، خیلی چیزها را به عمرم از دست داده ام. مثلاً دارم پیر می شوم و روز به روز از عمرم می کاهد. مدام وقت و امکاناتم را از دست می دهم. جوانی و جنب و جوش رفته-یعنی به یک معنا همه چیز. گاه حیرانم که در پی چیستم. فضای اسرارآمیز خاص خودم را در درونم دارم. این فضای تاریکی است. این پایگاهی است که هنگام نوشتن پا به آن می گذارم. این در مخصوصی برای من است. اشیای این فضا شاید همان چیزهایی باشد که در راه از دست داده ام. نمی دانم. لابد این یک جور ماتم است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.